هستی هستی ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

و خدا هستی را آفرید ...

عاشقانه ای برای هستی ام .

1392/2/8 13:02
339 بازدید
اشتراک گذاری

 

دخترم ؛ ای شیرینی زندگیم ، نفسم ، آرام جانم .

هستی ام ؛

خدا را شاکرم که تو را با نور خود خلق کرد و زندگی من را روشنایی بخشید . زندگی دوباره ای که با وجود تو شکل گرفت و من از نو متولد شدم و به خاطر وجود تو من نیز مهمانی از بهشت شدم و من مادر شدم این حس مادرانه را دوست دارم و انگار دلم سختی هایش را می طلبد شب زنده داری هایش ، دلواپسی هایش ، گریه هایش و .... را دوست دارم عزیزکم ، دستان کوچکت را به من بسپار تا تو را در این سرزمین خاکی یاری کنم . سرزمینی که با شادی ها و غم هایش بزرگ میشوی و روزی میشود که یک زن ، یک مادر و یک وابستگی هستی .

نازگل زندگیم ، آغوشم همیشه برای تو باز است آغوشی که در آن آرامش میگیری و از شیره وجودم سیراب میشودی و نگاهت را در پس پرده چشمانم قاب میگیرم تا یادگاری باشد برای لحظه های تنهاییم .

هستی مادر ،‌ نفسم به نفس های تو بسته است ، من نیز با تو به آرامش میرسم ، لبخند زیبایت تمام خستگی هایم را از وجودم میزداید و صدایت طنین اندازت مرا به دنیای کودکانه ات می کشاند دنیایی که در آن جز پاکی و لطافت نیست . نگاه شیرین و مهربانت گلایه ای از دوری ندارد انگار که میدانی هر کجا که هستم قلبم به خاطر تو می طپد و تمام تلاشم برای رضایت و خوشحالی توست .

گلم ، دوست دارم هر چه زودتر بزرگ شوی و تو را با بهترین دوستم آشنا کنم ، دوستی که فقط یک دوست نیست بلکه تمام هستی من از آن اوست ، کسی که می توانی عاشقانه پرستشش کنی  و عبادتش از تمام لذت های زندگی شیرین تر است و از اینکه کسی همچون او را داری به خود ببالی و از تنهایی نهراسی .  

خدایا ، دستانم ، دستانی که یک گل را پرورش میدهد به سویت بالا میبرم و از تو که خالق مهربانی میخواهم باران رحمت را همیشه بر سر گل زیبای من ببارانی و او را در تند بادهای سخت زندگی پناه دهی ، دستانش را به دستان یاری دهنده ات میسپارم تا نلغزد ، نیافتد و خطا نرود و همیشه از مهر تو لبریز باشد .

خدایا ، هستی ام ، نور چشمان من است و امانتی از جانب تو به دامان من ، یاریم ده تا امین تو باشم. .... آمــــــین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)